بروزرسانی در تاریخ 1400.06.28
فسخ نکاح چیست ؟
گاهی اوقات نکاح واقع بین زوجین به دلایلی فسخ می شود این دلایل عبارتند از :
1-عیب : عیوبی که زوجین از لحاظ قانونی حق فسخ دارند
بر سه قسم است : عیب مشترک ، عیب مختص مرد ، عیب مختص زن .
ماده 1121 قانون مدنی بیان می داردهریک از زوجین به شرط اسقرار جنون
اعم از اینکه ادواری ویا مستمر باشد ، برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد می کند .
البته باید توجه داشت که قانونگذار بین جنون زوج و زوجه تفاوتی را قائل است ،
آن اینکه اگر جنون مرد بعد از عقد نکاح نیز حادث شود باز هم برای زن حق فسخ وجود دارد ولیکن
در ارتباط با زوجه بیان می دارد که عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است
که عیب مزبور ( جنون ) در حال عقد وجود داشته باشد ،
پس اگر زوجه بعد از عقد مجنون شده باشد زوج نمی تواند عقد نکاح را فسخ کند.
ماده 1122 قانون مدنی بیان می دارد که عیوب ذیل موجب
حق فسخ برای زوجه خواهد بود1
. خصاء
. عنن به شرط اینکه یک بار هم عمل زناشویی را انجام نداده باشد
. مقطوع بودن آلت تناسلی، به طوریکه قادر به عمل زناشویی نباشد.
ماده 1123 قانون مدنی بیان می دارد که عیوب ذیل موجب حق فسخ برای زوج خواهد بود
1- قرن 2- جذام 3- برص 4- افضاء 5- زمین گیری 6- نابینایی از هر دو چشم
عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب در حال عقد وجود داشته باشد .
ماده 1128 قانون مدنی بیان می دارد هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد
و بعد ازعقد معلوم شود که طرف ،
فاقد وصف مذکور بوده برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد می شود
خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده باشد و عقد بر آن واقع شده باشد .
تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله گردد.
تدلیس در نکاح عبارت است از اینکه با اعمال متقلبانه نقص یا عیبی را که در یکی از زوجین است کتمان کنند ،
یا او را دارای صفت کمالی معرفی کنند که فاقد آن است .
مثلاً مرد خود را دارای ثروت و مقامی معرفی کند و از این راه را زن را وادار قبول نکاح نماید.
علاوه بر ضمانت اجرای مدنی ،
قانون گذار در این زمینه ضمانت اجرای کیفری نیز در نظر گرفته است .
ماده 647 قانون مجازات اسلامی بیان می دارد :
چنانچه هر یک از زوجین قبل ازعقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی ،
تمکن مالی ، موقعیت اجتماعی ،
شغل و سمت خاص ، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هریک از آنها واقع شود ،
مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.
1 Comments
من سال 93 ازدواج كردم. زن داراي مشكل جنسي و ژنتيكي است. ايشان فاقد مجراي رحم هستند و امكان دخول نيست. ايشان موضوع را پيش از عقد از بنده پنهان كردند و پس از ازدواج و در زمان نزديكي متوجه اين موضوع شدم. چون اطلاعات پزشكي بالايي نداشتم و زن مدعي بود مشكل قابل رفع است نسبت به پيگيري موضوع اقدام كردم. البته اين پيگيري ها باتوجه به عدم همراهي زن بي نتيجه مي ماند تا اينكه مردادماه امسال بعد از 4 سال و درگيري هاي زياد راضي شدند تا نسبت به انجام آزمايشات و مراجعه به پزشك متخصص اقدام كنند. مشخص شد كه كلاً راهي براي درمان وجود ندارد. بنده اقدام به دادخواست فسخ نكاح كردم و پرونده در شعبه 7 دادسراي آبادان بررسي شد اما زن به دروغ عنوان كرد كه خودش هم در زمان انجام آزمايشات متوجه شدند. هر دوي ما در زمان عقد (سال 93) 30 ساله بوديم و ايشان داراي مدرك كارشناسي و شاغل هم هستند. دادگاه فسخ نكاح را رد كرد و گفت باتوجه به ادعاي زن مبني بر متوجه شدن موضوع در سال 97 موضوع فسخ نكاح منتفي است. من ساكن تهران هستم و زن ساكن آبادان است. لطفاً راهنمايي كنيد. راي تاريخ 30 آبانماه صادر شده و فرصت تجديد نظر 20 روزه داده شده است.